مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
کـنار فـضّه صمیـمـانه کـار میکردی به کار کـردن خود افـتـخـار میکردی درخـتهای بـهـشـتی به پـایت افـتادند همـان شـبی که هـوای انـار میکردی فـقـیر هرچه میآمد اسیـر برمیگـشت تـمـام عـالـمـیـان را دچـار مـیکـردی دلیـل شادی حـیدر! چه شد که بعد پدر مـدام گــریـۀ بـیاخـتـیـار مـیکـردی؟ چه شد محـبت هـمـسایهها؟ دعایت را چه مـادرانـه به آنها نـثـار میکردی! تمام مردم اگر کور و کر، علی دیدهست فدک فـدک همه جا را بهـار میکردی و شـقـشـقـیه به نـهـجالـبلاغه رو آورد شبی که پشت به این روزگار میکردی چـقـدر خـانه مـرتب شد آن شب آخـر اگر مریض نبـودی چکـار میکردی؟ |